پنجره ی کلاس چهارمی ها

دست نوشته های دانش آموزان کلاس چهارم دبستان مجتمع شهید چمران 2 در بیروت

پنجره ی کلاس چهارمی ها

دست نوشته های دانش آموزان کلاس چهارم دبستان مجتمع شهید چمران 2 در بیروت

بروىن اعتصامى


پروین اعتصامی که نام اصلی او رخشنده است در بیست و پنجم اسفند 1285 هجری شمسی در تبریز متولد شد. در کودکی با خانواده اش به تهران آمد. پدرش که مردی بزرگ بود در زندگی او نقش مهمی داشت و هنگامیکه متوجه استعداد دخترش شد، به پروین در زمینه سرایش شعر کمک کرد.

پدر پروین
یوسف اعتصامی معروف به اعتصام الملک از نویسندگان و دانشمندان بنام ایران بود. وی اولین چاپخانه را در تبریز بنا کرد، مدتی هم نماینده ی مجلس بود. اعتصام الملک مدیر مجله بنام بهار بود که اولین اشعار پروین در همین مجله منتشر شد. ثمره ازدواج اعتصام الملک، چهار پسر و یک دختر است.

مادر پروین
مادرش اختر اعتصامی نام داشت. او بانویی مدبر، صبور، خانه دار و عفیف بود. وی در پرورش احساسات لطیف و شاعرانه دخترش نقش مهمی داشت و به دیوان اشعار او علاقه فراوانی نشان می داد.

شروع تحصیلات و سرودن شعر
پروین از کودکی با مطالعه آشنا شد. خانواده او اهل مطالعه بود و وی مطالب علمی و فرهنگی به ویژه ادبی را از لابه لای گفت و گوهای آنان درمی یافت. در یازده سالگی به دیوان اشعار فردوسی، نظامی، مولوی، ناصرخسرو، منوچهری، انوری، فرخی که همه از شاعران بزرگ و نام آور زبان فارسی به شمار می آیند، آشنا بود و از همان کودکی پدرش در زمینه وزن و شیوه های یادگیری آن با او تمرین می کرد.
گاهی شعری از شاعران قدیم به او می داد تا بر اساس آن، شعر دیگری بسراید یا وزن آن را تغییر دهد و یا قافیه های نو برایش پیدا کند. همین تمرین ها و تلاش ها زمینه ای شد که با ترتیب قرارگیری کلمات و استفاده از آن ها آشنا شود و در سرودن شعر تجربه بیاندوزد.
برخی از زیباترین شعرهایش مربوط به دوران نوجوانی، یعنی یازده تا چهارده سالگی او می باشد. شعر «ای مرغک» او در 12 سالگی سروده شده است:
ای مُرغک خُرد، ز آشیانه
پرواز کن و پریدن آموز
تا کی حرکات کودکانه؟
در باغ و چمن چمیدن آموز
رام تو نمی شود زمانه
رام از چه شدی؟ رمیدن آموز
مندیش که دام هست یا نه
بر مردم چشم، دیدن آموز
شو روز به فکر آب و دانه
هنگام شب آرمیدن آموز
شعر گوهر و سنگ را نیز در 12 سالگی سروده است.
شاعران و دانشمندانی مانند استاد علی اکبر دهخدا، ملک الشعرای بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی و نصر الله تقوی از دوستان پدر پروین بودند، و بعضی از آنها در یکی از روزهای هفته در خانه او جمع می شدند، و در زمینه های مختلف ادبی بحث و گفتگو می کردند. هر بار که پروین شعری می خواند، آنها با علاقه به آن گوش می دادند و او را تشویق می کردند.

ادامه تحصیلات
پروین، در 18 سالگی، فارغ التحصیل شد. او در تمام دوران تحصیلی، یکی از شاگردان ممتاز مدرسه بود. البته پیش از ورود به مدرسه، معلومات زیادی داشت. او به دانستن همه مسائل علاقه داشت و سعی می کرد، در حد توان خود از همه چیز آگاهی پیدا کند. مطالعات او در زمینه زبان انگلیسی آن قدر پیگیر و مستمر بود که می توانست کتابها و داستانهای مختلفی را به زبان انگلیسی بخواند. مهارت او در این زبان به حدی رسید که 2 سال در مدرسه قبلی خودش ادبیات فارسی و انگلیسی تدریس کرد.

سخنرانی در جشن فارغ التحصیلی
در خرداد 1303، جشن فارغ التحصیلی پروین و هم کلاس های او در مدرسه برپا شد. او در سخنرانی خود از وضع نامناسب اجتماعی، بی سوادی و بی خبری زنان ایران حرف زد. این سخنرانی، بعنوان اعلامیه ای در زمینه حقوق زنان، در تاریخ معاصر ایران اهمیت زیاد دارد.
پروین در قسمتهای از اعلامیه زن و تاریخ گفته است:
«داروی بیماری مزمن شرق منحصر به تعلیم و تربیت است؛ تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گسترده معروف مستفیذ نماید.»
و درباره راه چاره اش گفته است:
«پیداست برای مرمت خرابی های گذشته، اصلاح معایب حالیه و تمهید سعادت آینده، مشکلاتی در پیش است. ایرانی باید ضعف و ملالت را از خود دور کرده، تند و چالاک این پرتگاه را عبور کند.»

اخلاق پروین
«پروین، پاک طینت، پاک عقیده، پاکدامن، خوش خو و خوش رفتار، نسبت به دوستان خود مهربان، در مقام دوستی فروتن و در راه حقیقت و محبت پایدار بود. کمتر حرف می زد و بیشتر فکر می کرد. در معاشرت، سادگی و متانت را از دست نمی داد. هیچ وقت از فضایل ادبی و اخلاقی خودش سخن نمی گفت.»
همه این صفات باعث شده بود که او نزد دیگران عزیز و ارجمند باشد.
مهمتر از همه این ها، نکته ای است که از میان اشعارش فهمیده می شود. پروین، با آن همه شعری که سروده، در دیوانی با پنج هزار بیت، فقط یک یا دو جا از خودش حرف زده و درباره خودش شعر سروده و این نشان دهنده فروتنی و اخلاق شایسته اوست.

نخستین چاپ دیوان اشعار
پیش از ازدواج، پدرش با چاپ مجموعه اشعار او مخالف بود و این کار را با توجه به اوضاع و فرهنگ آن روزگار، درست نمی دانست. او فکر می کرد که دیگران ممکن است چاپ شدن اشعار یک دوشیزه را، راهی برای یافتن شوهر به حساب آورند!
اما پس از ازدواج پروین و جدائی او از شوهرش، به این کار رضایت داد. نخستین مجموعه شعر پروین، حاوی اشعاری بود که او تا پیش از 30 سالگی سروده بود و بیش از صد و پنجاه قصیده، قطعه، غزل و مثنوی را شامل می شد.
مردم استقبال فراوانی از اشعار او کردند، به گونه ای که دیوان او در مدتی کوتاه پس از چاپ، دست به دست میان مردم می چرخید و بسیاری باور نمی کردند که آنها را یک زن سروده است. استادان معروف آن زمان، مانند دهخدا و علامهء قزوینی، هر کدام مقاله هایی درباره اشعار او نوشتند و شعر و هنرش را ستودند.

کتابداری
پروین مدتی کتابدار کتابخانه دانشسرای عالی تهران (دانشگاه تربیت معلم کنونی) بود. کتابداری ساکت و محجوب که بسیاری از مراجعه کنندگان به کتابخانه نمی دانستند او همان شاعر بزرگ است. پس از چاپ دیوانش وزارت فرهنگ نیز از او تقدیر کرد.

دعوت دربار و مدال درجه سه
معمولا رسم است که دولت، دانشمندان و بزرگان علم و ادب را طی برگزاری مراسمی خاص، مورد ستایش و احترام قرار می دهد. در چنین مراسمی وزیر یا مقامی بالاتر، مدالی را که نشانه سپاس، احترام و قدردانی دولت از خدمات علمی و فرهنگی فرد مورد نظر است، به او اهدا می کند، وزارت فرهنگ در سال 1315 مدال درجه سه لیاقت را به پروین اعتصامی اهدا کرد ولی او این مدال را قبول نکرد.
گفته شده که حتی پیشنهاد رضاخان را که از او برای ورود به دربار و تدریس به ملکه و ولیعهد وقت دعوت کرده بود، نپذیرفت. روحیه و اعتقادات پروین به گونه ای بود که به خود اجازه نمی داد در چنین مکان هایی حاضر شود. او ترجیح می داد در تنهایی و سکوت شخصی اش به مطالعه بپردازد.
او که در 15 سالگی درباره ستمگران و ثروتمندان به سرودن شعر پرداخته، چگونه می تواند به محیط اشرافی دربار قدم بگذارد و در خدمت آنها باشد؟
او که انسانی آماده، دارای شعوری خلاق و همواره درگیر در مسائل اجتماعی بود به این نشان ها و دعوت ها فریفته نمی شد.

دوران بیماری و مرگ پروین
پروین اعتصامی، پس از کسب افتخارات فراوان و درست در زمانی که برادرش – ابوالفتح اعتصامی - دیوانش را برای چاپ دوم آن حاضر می کرد، ناگهان در روز سوم فروردین 1320 بستری شد پزشک معالج او، بیماری اش را حصبه تشخیص داده بود، اما در مداوای او کوتاهی کرد و متاسفانه زمان درمان او گذشت و شبی حال او بسیار بد شد و در بستر مرگ افتاد.
نیمه شب شانزدهم فروردین 1320 پزشک خانوادگی اش را چندین بار به بالین او خواندند و حتی کالسکه آماده ای به در خانه اش فرستادند، ولی او نیامد و …. پروین در آغوش مادرش چشم از جهان فرو بست.
پیکر او را در آرامگاه خانوادگی اش در شهر قم و کنار مزار پدرش در جوار خانم حضرت معصومه (س) به خاک سپردند. پس از مرگش قطعه شعری از او یافتند که معلوم نیست در چه زمانی برای سنگ مزار خود سروده بود. این قطعه را بر سنگ مزارش نقش کردند، آنچنانکه یاد و خاطره اش در دل مردم نقش بسته است. گزیده ای از این شعر در ذیل آمده است:
این که خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی از ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آن همه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
آدمی هر چه توانگر باشد
چون بدین نقطه رسد مسکین است 
 

  • دیوان پروین
    دیوان پروین، شامل
  • .نوشته است
  • می‌کند که خواننده را از هر طبقه تحت تاثیر قرار می دهد.
  • دسته دوم اشعاری که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی بخصوص از نوع مناظره دارد و این شیوه را که شیوه‌ی شاعران شمال و غرب ایران بود، احیاء می‌نماید. ای منبع: روین که به سبک شعر سعدی نزدیک است؛ شهرت بیشتری دارند.
۲۴۸ قطعه شعر می باشد، که از آن میان، ۶۵ قطعه به صورت مناظره است. چامه‌های (اشعار) پروین اعتصامی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیدۀ انتقادی به تصویر کشیده است.

شعـر پـروین
شعـر پـروین با مضامین نو و با علاقه و دلسوزی به حال بـینوایان ممتاز است. او مدافع حقوق رنجبران و رنج دیدگان، و شریک درد و غم زحـمـتکشان و کشاورزان، و بطور خلاصه، سخنگوی پـر شور و پا برجای تـیره بخـتان است.
پـروین از دایرهً شعـر استادان قدیم قدمی فراتر ننهاده و هـچ گونه دخل و تصرف در سبک و شیوهً قدما نکرده است. هـنر بزرگ او در آن است که توانسته است افـکار و عـقاید جدید را با متانت و استحـکام و لطف بـیان در هـمان قالب های معـمول و معـهـود عروض فارسی بریزد.
ملک الشعـرای بهـار در مقام شعـر پـروین گـفته است:
«شعـر پـروین ترکیـبی است از دو سبک و شیوهً لفظی و معـنوی آمیخته با سبکی مستـدل، و آن دو یکی شیوهً شعـرای خراسان است، خاصه استاد ناصرخسرو، و دیگر شیوهً شعـرای فارس و عراق است، به ویژه شیخ مصلح الدین سعـدی، و از حـیث معـانی نیز بـین افکار و خیالات حکما و عرفاست؛ و این جمله با سبک و اسلوب مستـقلی، که خاص عصر امروزی و بـیشتر پـیرو تجسم معـانی و حقـیقت جویی است، ترکـیب یافته و شیوه ای بدیع به وجود آورده است.
در اشعـار پـروین یک نوع دلتـنگی و ملال خفـیف نهـفته است. این هـمان لحن قناعت و غنای عرفانی قدیمی هاست که در نـشیده های پـروین خزیده و با غـنهً زیاد طلبی و اعـتراض ملایم بـیان گـردیده است. زبان پـروین، با وجود رعایت کامل تکـنیک قوی و مستحکم شعـر کلاسیک، ساده و روان و بسیار زیـبا و دلنشین است. این اشعار را می توان بدون احساس خستگی خواند و لذت برد.
از مخـصات شعـر پـروین صفا و خلوص و جودت فوق العاده، تصویر زندهً طبـیعـت، تـنوع و تجدد در اندیشه و وارستگی از عقاید رایج و حاکم بر جامعه است، و هـمین صفات است که شعـر او را، با وجود پـیروی از سبک و روش پـیشـینیان، یک نوع اصالت و استـقـلال بخـشیده است.»
اشعار پروین را می توان به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت بوده و بیشتر به اشعار ناصر خسرو شبیه است. این اشعار بیشتر شامل مضامین اخلاقی و عرفانی است. پروین موضوعات حکمی و اخلاقی را با چنان زبان ساده و شیوایی
  •  نوىسنده:زهرا صمدى

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد